فومن

شهر مجسمه ها

فومن

شهر مجسمه ها

فومن شهر مجسمه‌های ایران، با جاذبه‌ای کم نظیر

شهر فومن شهر مجسمه‌های رنگین واقع در غرب گیلان،جاذبه‌ای از جاذبه‌های گردشگری این استان است.

این لقب به علت وجود مجسمه‌های متنوع، متعدد و با رنگ‌هایی شاد است که در نقاط مختلف شهر فومن نصب شده است.

هر کدام از این مجسمه‌ها نماد و سنبلی از فرهنگ و آداب و رسوم گذشته اهالی این شهر تاریخی و زیبا است.

مجسمه‌های چهار دختران، نمادی از تلاش زنان روستایی و کشاورز این سامان است که هرکدام در دستان خود چهار محصول و سوغات عمده فومن از جمله برنج، چای، کلوچه سنتی و توتون را به همراه دارند.

چهار دختران، نشان از اشتغال مردم منطقه به کشاورزی، زراعت برنج و چای دارد.

مجسمه‌های شاد و خندان کودکانی در محوطه پارک کودک این شهرستان نشانگر، شادی و شادمانی مردم و وجود بازی‌های محلی و قدیمی در این منطقه هستند.

به گزارش ایرنا، در محوطه این پارک قدیمی در ‪ ۹۰۰‬متری مرکز فومن که تفرجگاه دلپذیری برای میهمانان و مسافران این شهراست، مجسمه‌های بزرگ و توخالی از میوه‌های گوناگون مانند سیب، هلو، انار و موز وجود دارد که سایبانی مناسب برای آنان است.

مجسمه شکاربانان، که در ابتدای راه فومن به ماسوله با تفنگی در دست و مرغابی بر دوش دارد سمبل شکار حیوانات، در میان اهالی روستایی این مرز و بوم است که چشم هر گردشگری را به خود جلب می‌کند.

بنا به کتاب "سرزمین و مردم فومنات "، نوشته " کیوان پندی " مجسمه‌های فومن، طی سال‌های ۱۳۵۳‬تا ‪ ۱۳۵۶‬در زمان مرحوم نصرت‌الله فرهی (۱۳۱۰-۱۳۸۶)شهردار وقت توسط مرحوم استاد اسماعیل ارژنگ ساخته و نصب شده‌اند و بیشتر آنها در محدوده پارک شهر ( کودک ) فومن قرار دارند.

کلوچه سنتی فومن که از سوغات اصلی این شهرستان محسوب می‌شود به دلیل مرغوبیت و متمایز بودن با سایر کلوچه‌ها ذائقه بسیاری از مسافران و گردشگران را به خود جلب کرده‌است.

کلوچه فومن که ماحصل سیر تحول " قند کلوچه " و " نان قندی " قدیم است، مواد اصلی آن را آرد، تخم مرغ، شکر، روغن حیوانی، دارچین، وانیل، جوز و مغز هل تشکیل می‌دهند.

غیراز کلوچه سنتی فومن، نان روغنی و نان خشک این شهر و همچنین حلوا کنجدی واگردک (اگرده) از شیرینی‌های محلی تاریخی ماسوله از دیگر سوغات معروف شهر زیبای فومن است.

ساکنان فومن را گیلک‌ها و تالش‌ها تشکیل می‌دهند و روستاهای کوهپایه‌ای واقع در غرب فومن عموما تالش و تالشی زبان هستند .برنجکاری، کشت چای، توتون و پرورش کرم ابریشم از فعالیت‌های اصلی مردم فومن است.

فومن بر سر راه شهر تاریخی و زیبای ماسوله و همچنین دژ قدیمی رودخان قرار دارد و هم اینک توسعه راه‌های ارتباطی آسفالته فومن را به ماسوله، صومعه‌سرا- رشت - ماسال و دیگر شهرهای تالش وصل کرده‌است.

فومن در۲۷‬کیلومتری غرب رشت واقع شده و ساختمان‌های قدیمی با معماری سنتی هنوز در خیابان‌های این شهر مناظر زیبایی را ارایه می‌دهند.

قلعه رودخان، که در ستیغ کوهی مرتفع بنا گردیده، قلعه مهم تاریخی است که از دوره ساسانیان به یادگار مانده و مدت‌ها تختگاه و مرکز حکمرانی حکام گیلان بوده‌است.

این کوه در بخش علیای رودی به همین نام با مواهب جنگلی بسیار زیبا در ‪ ۱۶‬کیلومتری جنوب شرقی فومن واقع شده است.

وجود جاذبه‌های گردشکری کم نظیر در شهر فومن این شهر را به یکی از مناطق دیدنی برای گردشگران تبدیل کرده است.

وجود سالانه صدها هزار مسافر و گردشگر داخلی و خارجی در فومن موجب شده است تا مسوولان این شهر با ایجاد امکانات و ابتکارات مختلف زمینه ساز پذیرای گردشگران بیشتری در هرسال شوند.

فرماندار فومن در این زمینه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا از آمادگی کامل این شهر برای استقبال و میزبانی از مسافران و گردشگران داخلی و خارجی در ایام سال بویژه تابستانی خبر داد.

" کریم شعبانی " افزود: با برنامه‌ریزی‌های انجام شده تمامی امکانات و تجهیزات موجود در شهرستان فومن برای ارائه خدمات مناسب به گردشگران و مسافران آماده است.

وی ضمن دعوت از گردشگران برای بازدید از شهر تاریخی و زیبای فومن افزود: امیدواریم همانند گذشته میزبانی شایسته‌ای برای بازدیدکنندگان از این شهر باشیم.

زندگی‌نامه کیومرث صابری (گل آقا)

کیومرث صابری (گل‌آقا) در 7 شهریور 1320 در  صومعه‌سرا (منزلی در پشت محل فعلی کتابخانه عمومی میرزاکوچک) به دنیا آمد. یکساله بود که پدرش را از دست داد. پس از مرگ پدر، علی، برادر بزرگ صابری از همسر اولش که در آن زمان چهارده ساله بود، تحصیل را رها کرد تا به معیشت خانواده کمک کند. صابری نیز پس از گذراندن تحصیلات دبستانی برای کمک به مخارج خانواده به شاگردی در یک مغازه خیاطی پرداخت اما به اصرار دوستان و مادرش تحصیل را ادامه داد تا در سال 133۶ در امتحان ورودی دانشسرای شبانه‌روزی کشاورزی ساری که از فومن فقط یک نفر را می‌پذیرفت قبول شد. پس از طی دوره دو ساله، در هجده سالگی به عنوان معلم یک دبستان در روستای کسما مشغول به خدمت شد و یک سال نیز در روستایی به‌نام کوچه‌چال مدرسه‌ای چهارکلاسه بدون معلم و ناظم و مدیر و خدمتگزار را اداره کرد.

در 20 سالگی به‌طور متفرقه در رشته ادبی امتحان داد و دیپلم گرفت. همان سال در کنکور رشته سیاسی دانشکده حقوق تهران پذیرفته شد و چون در دبستان و دبیرستان فومن تدریس می‌کرد، به‌جز چند ماه اول سال، مابقی درسش را غیرحضوری گذراند. همچنین در سال 13۵3 در رشته ادبیات تطبیقی دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شد.

صابری اولین شعرش را در چهارده سالگی سرود و در همان زمان یکی از شعرهایش در مجله امید ایران چاپ شد. در زمان تحصیل در دانشکده (13۴0) در تظاهرات دانشجویی شرکت کرد و از سوی نیروهای امنیتی از ناحیه گردن مضروب شد. او این ماجرا را به طنز سرود و با نام «گردن شکسته فومنی» برای مجله طنز توفیق فرستاد. پس از چاپ این شعر در چند شماره بعد توفیق، رسماً به طنزنویسی کشیده شد و تا سال 1345 گهگاه اشعاری به طنز برای توفیق می‌فرستاد. در این سال گزارش طنزآمیزی درباره عروسی نخست‌وزیر وقت نوشت که در دو صفحه توفیق چاپ شد و برایش موفقیت بسیار زیادی به همراه آورد. حسین توفیق، سردبیر نشریه که به استعداد این طنزنویس جوان پی برده بود تلاش کرد تا او به تهران منتقل و همکار ثابت مجله توفیق شود. به این ترتیب صابری به تهران آمد و ضمن تدریس در یکی از دبیرستانهای تهران، عصرها همکار ثابت توفیق شد و پس از مدت کوتاهی به معاونت سردبیری رسید. او در توفیق صفحه‌بندی، اصلاح و آماده چاپ کردن مطالب وارده و مطالب اعضای تحریریه را به عهده داشت و خود بعدها ستون ثابتی با عنوان هشت روز هفته می‌نوشت. امضاهای مستعار او در توفیق عبارت بودند از: میرزا گل، عبد الفانوس، ریش سفید، لوده، گردن شکسته فومنی و... .

پس از تعطیلی توفیق در سال 1350، به تدریس ادامه داد و گهگاه در نشریات جدی همچون سپید و سیاه، فردوسی، نگین و امید ایران مطلب می‌نوشت.

در سال 13۵0 در هنرستان کارآموز تهران با محمدعلی رجایی آشنا شد که به دوستی صمیمانه این دو انجامید و پس از انقلاب در زمان نخست‌وزیری شهید رجایی به مقام مشاورت فرهنگی و مطبوعاتی وی و در زمان ریاست‌جمهوری‌اش به مقام مشاورت فرهنگی او رسید. در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای نیز در این سمت باقی ماند تا اینکه در آذر 13۶2 رسماً از مشاغل سیاسی کناره گرفت. در سالهای ۵8 تا ۵9 مسؤولیت مجله رشد ادب فارسی وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت و مطالبی برای روزنامه‌های اطلاعات، کیهان و کیهان فرهنگی می‌نوشت از جمله سفرنامه شوروی که گزارشی بود از سفرش به همراه یک هیأت ایرانی به شوروی که اول به شکل پاورقی در روزنامه اطلاعات و بعد به شکل کتاب چاپ شد و همچنین تحلیل داستان ضحاک و کاوه آهنگر که در روزنامه کیهان به چاپ رسید.

 

صابری مدتها طرح ایجاد یک ستون طنز سیاسی را در خاطر داشت و سرانجام در سفر حج به سال 13۶3 مقدمات این طرح را فراهم کرد. در آن حج در بعثه امام خمینی (ره) روزانه خبرنامه‌ای برای صدوپنجاه هزار زائر ایرانی منتشر می‌شد که شامل بیان مناسک و اخبار ایران و جهان و مکه و مدینه بود. او در آن خبرنامه ستون طنزی با عنوان «داستانهای جعفرآقا» دایر کرد که میان حجاج ایرانی، هواداران بسیاری پیدا کرد. وی در خاطراتش می‌گوید: «در مکه به کعبه رفتم و در جوار کعبه قلمم را درآوردم و رو به کعبه کردم و گفتم: «من این قلمم را در خانه خدا با خدا معامله کردم. خدایا تو شاهد باش که من در راه اعتلای دین تو و کشورم گام برمی‌دارم. مرا از لغزشها مصون بدار و قلمم را از انحرافات حفظ کن». چهار ماه بعد از این سفر، ستون طنز سیاسی را که مدتها در فکرش بود در روزنامه اطلاعات ایجاد کرد.

اولین «دو کلمه حرف حساب» با امضای «گل‌آقا» در 23 دی 13۶3 در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید. پس از مدت زمانی کوتاه گل‌آقا به عنوان طنزنویسی صاحب سبک و خلاق و مهم‌ترین منتقد حکومت در داخل کشور مطرح شد و توجه بسیاری از مردم، مقامات، ادبا، نویسندگان و رسانه‌های داخلی و خارجی را به خود جلب کرد. طنز سیاسی که تقریباً از سال ۵9 تعطیل شده بود با دو کلمه حرف حساب حیات تازه‌ای پیدا کرد.پس از گذشت ۶ سال از انتشار اولین دو کلمه حرف حساب، صابری تقاضای امتیاز هفته‌نامه‌ طنز گل‌آقا را مطرح کرد. اولین شماره این نشریه در آبان ماه 13۶9 منتشر و با استقبال فراوانی روبرو شد. با انتشار این نشریه کاریکاتور سیاسی که انتشارش در آن زمان به قدرت خطرپذیری زیادی نیاز داشت، دوباره مطرح شد و رونق گرفت.

او بعد از انتشار هفته‌نامه فعالیتهای خود را گسترش داد و در مرداد 1370 ماهنامه گل‌آقا، در اسفند همان سال سالنامه گل‌آقا و در فروردین 1378 مجله «بچه‌ها...گل‌آقا» را منتشر کرد. همچنین مؤسسه گل‌آقا را به عنوان «خانه طنز ایران» معرفی کرد و در این راستا به برگزاری مسابقات داخلی و خارجی طنز و کاریکاتور، تربیت طنزپردازان جوان و چاپ کتابهای طنز و کاریکاتور پرداخت.

گل‌آقا در آبان ماه 1381 و همزمان با آغاز سیزدهمین سال انتشار هفته‌نامه گل‌آقا، بدون ذکر هیچ دلیلی، انتشار هفته‌نامه را متوقف ساخت و جامعه مطبوعاتی و مردم ایران را به حیرت فرو برد. او تا آخرین لحظه زندگی، روزه سکوت خود را در باب دلایل توقف انتشار هفته‌نامه گل‌آقا نگشود.

کلوچه فومن

 

یکی از سوغات های شهر فومن کلوچه آن می باشد .

کلوچه فومن بطور سنتی در مغازه های شهر فومن چندین دهه است که پخت می شود که نظر تمام توریستهایی که وارد شهر می شوند را به خود جلب می کند .

کلوچه فومن از آرد شیرینی پزی - شکر - روغن حیوانی - گردو - تخم مرغ - ادویه جات تهیه میشود .

سالانه مسافران زیادی از داخل و خارج از کشور به دیدن شهر فومن می آیند . فومن از چندین مکان توریستی برخوردار می باشد ( ماسوله - قلعه رودخان - ... ) در پایان مسافرت از این کلوچه به عنوان سوغات این شهر خریداری کرده و به شهر خود برای اقوام خود می برند

ماسوله ـ روستای پلکانی

 


«
شهرک چشمه‌سارهای شفاف» «روستای پلکانی» «شهرک ستارگان روشن» «روستای آبشارهای غلتان»؛ این روستای مسحورکننده در 36 کیلومتری شهر فومن در استان گیلان واقع است. جادة‌ با صفایی که در میان شالیزارهای سبز و خرم و جنگلهای انبوه و سر به فلک کشیده از دو سر احاطه شده است ماسوله را از شرق به فومن و به دنیای خارج ارتباط می‌دهد.


اگر از کنار بستر مواج و خروشان «ماسوله رودخان» که از ستیغ کوهستانهای ییلاقی ماسوله سرچشمه گرفته و از پایین روستا می‌‌گذرد به تماشا بایستی طبیعت زیبای ماسوله در نیمه نخستین سال، با طراوت و سرسبز است، مثل تکه‌های زمرد، و در نیمة دوم سال، مانند قطعاتی از طلای ناخالص، لابه‌لای بناهای قدیمی و چشمگیر آن می‌درخشد و منظره‌ای بس دلپذیری و رویایی به آن می‌بخشد. روستا متشکل از چهار قسمت به نامهای «محلة خانه‌بر» «محله مسجدبر» «اسدمحله» و « کش سر» است که در وسعتی به مساحت تقریبی صد و پنجاه هزار متر مربع رخ می‌نماید.


اختلاف ارتفاع از بلندترین نقطه تا پایین‌ترین سطح روستا قریب صدمتر بوده و همین مسئله موجب پیدایش نمایی بی‌نظیر در معماری ماسوله است. بدین نحو که گذرگاهها و معابر عمومی اکثراً همان بامهای خانه‌هاست.به‌عبارت دیگر در ماسوله غالباً وقتی از کوچه‌ای گذر کنی از روی بام چند خانه گذشته‌ای و ارتباط این گذرگاهها، با وسیلة پله‌های سنگی است که نمای کلی روستا را یکپارچه‌تر و زیباتر می‌سازد.

خانه‌ها بیشتر دوطبقه و به ندرت یک و یا سه طبقه است. دالان، سیاهچال، انبار، پله‌های بلندی که طبقة همکف را به طبقة دوم می‌پیوندد، «پشن» که همان «توالت» باشد، هال که به زبان محلی به آن «چغم» می‌گویند،‌ اتاق نسبتاً‌ بزرگی که محل پذیرایی میهمان است، اتاق کوچکتری که نشیمن‌گاه دائمی ساکنان خانه است، و «سومه» که مقر زمستانی خانواده است به اضافه تالار که عبارت از ایوان کوچکی است قسمتهای یک خانه بزرگ و کامل را در ماسوله تشکیل می‌دهد. خانه‌های کوچکتر ساده‌تر است و فضای کمتری دارد. ماسوله‌‌ای خانه‌های خود را با خشت و سنگ و تیرهای چوبی و سرخس وحشی می‌ساختند. سرخس وحشی یا به زبان محلی «خَزف» به‌طور خودرو در ماسوله و اطراف آن به فراوانی می‌روید و عایق آب است. اکثر ماسوله‌ایها سالی یک بار رو بنای خانه‌های خود را با گلی زرد و بام آن را با گل کبود که هر دو از کنارة «ماسوله رودخان» به دست می‌آید اندود می‌کنند.

 

 

قلعه رودخان .فومن

قلعه رودخان عظیم‌ترین دژ نظامی و حکومتی گیلان

در فاصله 20 کیلومتری جنوب غربی فومن در قسمتی از ارتفاعات پوشیده از درخت شهرستان سرسبز فومن در جنوب غربی استان گیلان، بقایای دژ مستحکم و عظیمی خودنمایی می‌کند که هیبت و صلابت آن هر بیننده‌ای را مسحور و متحیر می‌سازد. این قلعه مهم تاریخی که مدتها مرکز فرمانروایان گیلان بوده است از بزرگترین و با عظمت‌ترین دژهای نظامی گیلان و حتی ایران به شمار می‌آید. مساحت قلعه، بالغ بر 50 هزار مترمربع و در ارتفاع 600 متری در بلندترین نقطه کوه واقع شده است. برخی از صاحب نظران، بنیاد قلعه را به دوره ساسانیان نسبت داده‌اند. قلعه در زمان حکومت سلجوقیان تجدید بنا گردیده و از پایگاههای مبارزاتی اسماعیلیان محسوب می‌شده است. برای رسیدن به قلعه بعد از عبور از شهر فومن و گذشتن از روستاهای گشت، کردمحله، سیاه کش، شمس تالان، گوراب پس، هولس کام، سیدآباد و قلعه رودخان به روستای حیدرآلات می‌رسیم که از این روستا تا محل قلعه حدود 5 کیلومتر فاصله است که در حال حاضر بیشتر مسافت آن در قالب طرح پارک جنگلی سنگ چین و شن‌ریزی شده است.


برای نخستین بار در سال 1830 میلادی الکساندر شودزکو «خچکو» محقق لهستانی‌الاصل هنگام تحقیق در گیلان متوجه این قلعه شد و در یادداشتهای خود موقعیت این بنا را ثبت کرده است. وی درباره قلعه رودخان می‌نویسد: «دژی است بر بالای کوهی در قسمت علیای رودخانه‌ای به همین نام، بام آن سنگی است و طرفین ورودی دارای دو برج دفاعی مستحکم است و بر روی کتیبه سر در ورودی آن حک شده است که این قلعه برای نخستین بار در سال 918 تا 921 هـ . ق. برای سلطان حسام‌الدین امیر دباج بن امیر علاءالدین اسحقی تجدید بنا شد».




40

 

برج دیده‌بانی، دور تا دور قلعه را احاطه کرده که اتاقهای هشت ضلعی آن، با طاقهای رومی گنبدی پوشیده شده است. دور تا دور دیوارها و برجها روزنه‌هایی دیده می‌شود که شیب آن به بیرون قلعه و برای ریختن مواد مذاب و تیراندازی تعبیه شده است. در طول تاریخ قلعه، هیچ گاه دشمن به آن نفوذ نکرده و نتوانسته آن را فتح کند که خود نشان‌دهنده مهارت و فن‌آوری معماران بنا چه از لحاظ علوم نظامی و چه از لحاظ معماری آن است.

 

بخش شرقی قلعه شامل: دوازده ورودی، زندان، در اضطراری، حمام و آبریزگاه و همچنین چند واحد مسکونی؛ و بخش غربی دارای دوازده ورودی، چشمه، حوض، آب انبار، سردخانه، حمام، آبریزگاه، شاه‌نشین و چند واحد مسکونی که با برج و بارو محصور شده است.
با توجه به اینکه شهر فومن دوران طولانی مرکز حکومت گیلان، پس از خاندان اسحاقوند بوده است، اهمیت قلعه بیش از پیش قابل توجه است. کتیبه‌ای که متعلق به این قلعه است و هم اکنون در گنجینه رشت نگهداری می‌شود، حاکی از آن است که برای اولین بار در سال 918 هجری (13-1512 میلادی) تا 921 هجری (16-1515 میلادی) به فرمان «سلطان حسام‌الدین امیر دباج بن امیر علاءالدین اسحقی، مرمت گردیده است. از این رو به قلعه حسامی نیز شهرت دارد. این قلعه از دو بخش ارگ (محل زندگی پادشاه و حرمسرای وی) و قورخانه (محل فعالیتهای نظامی و زندگی سربازان) تشکیل شده است. ارگ در قسمت غربی این بنا در دو طبقه واقع شده و جنس آن از آجر است. قراول‌خانه‌ها در قسمت شرقی به صورت دو طبقه با نورگیرها و روزنه‌های متعدد بر محیط اطراف مسلط است. چشمه‌ای در میان قلعه و گودترین محل آن وجود دارد.

قلعه رودخان کهن ترین دژ نظامی گیلان

 قلعه رودخان میراث مهمی است از دژهای نظامی حکومتی درگیلان ، این قلعه مهم تاریخی که مدت هـا مرکز فرمانروایان گیـلان بوده است از بزرگترین و با عظمت ترین دژ هـای نظامی گیلان و حتی ایران محسوب می شود .

قلعه رودخان در فاصله 20 کیلومتری جنوب غربی فومن واقع شده است . مساحت قلعه بالغ بر 50 هزار مترمربع و درارتفاعی بیش از 600 متر دربلندترین نقطه کوه واقع شده است .

برخی از کارشناسان بنیاد قلعه را به دوره ساسانیان نسبت داده اند . این قلعه در زمان سلجوقیان در قرن 5 و 6 هجری قمری تجدید بنا شده و از پایگاههای مبارزاتی اسماعیلیان بشمار می رفته است .

برای رسیدن به قلعه بعد از عبور از شهر فومن و گذشتن از روستاهای گشت ، کرد محله ، سیاه کش ، شمس تالان ، گوران پس ، هولس کام ، سیدآباد و قلعه رودخان به روستای حیدرآلات می رسیم که از این روستا تا محل قلعه حدود 5 کیلومتر فاصله است


بنای قلعه رودخان یکی از عجایب معماری گیلان بشمار میرود و به رودخان شفت و قلعه حسامی که به حسام الدین بن امیر منسوب است نیز شهرت دارد .

برای نحستین بار درسال 1830 میلادی الکساندر شودزکو خچکو محقـق لهستانی الاصل در گیلان به بررسی و تحقیق پرداخته و متوجه این قلعه شد و در یاد داشت های خود موقعیت
این بنا را به ثبت رساند . اودرباره قلعه رودخان می نویسد :

« قلعه رودخان ، دژی است بربالای کوهی درقسمت علیای رودخانه ای به همین نام ، روی آن از سنگ و آجر است ، طرفین در ورودی دو برج مستحکم دفاعی است و بر بالای دروازه اصلی ورودی کتیبه ای است ، این کتیبه کشف و خوانده شده و درحال حاضر در موزه رشت نگهداری می شود . »

« این قلعه برای نخستین بار در سال 918 تا 921 ه . ق برای سلطان حسام الدین امیر دباج بن امیر علاء الدین اسحق تجدید بنا شده است . »


سلاطین اسحاقوند که 550 تا 1002 ه . ق بر قسمت اعظم این مناطق حکمروایی داشته اند و نسبت خود را به اشکانیان می رساننداز این قلعه با توجه به موقعیت دفاعی ممتاز و سوق الجیشی به عنوان مقر فرمانروایی خود استفاده کرده و به دفعات نیز در تجدید و مرمت آن همت گماشته اند بطوری که در سال 918 ه . ق به امر حسام الدین تجدید بنا ی آن آغاز شد و درسال 920 ه . ق به اتمام رسید .

توصیف قلعه :

قلعه رودخان از دو بخش ارگ ( محل زندگی حاکم و حرمسرای وی ) و قورخانه ( محل فعالیت های نظامی و زندگی سربازان ) تشکیل شده است .

ارگ درقسمت غربی این بنا در دوطبقه واقع شده است . ارگ درقسمت غربی این بنا در دو طبقه واقع شده است و جنس آن آجر است .

قراول خانه ها در قسمت شرقی در دوطبقه با نورگیرها در روزنه های متعدد بر اطراف مسلط است . چشمه ای نیز میان قلعه و گودترین محل آن وجود دارد .

بخش شرقی قلعه شامل : دروازه ورودی ، زندان ، در اضطراری ، حمام ، آبریزگاه .بخش غربی دوازده ورودی دارد ، چشمه ، حوض ، آب انبار ، سردخانه ، حمام ، آبریزگاه ،شاه نشین و چند واحد مسکونی که با برج و بارو محصور شده اند .

چهل برج دیده بانی دور تا دور قلعه را احاطه کرده که اتاق های هشت ضلعی آن با طاق های گنبدی پوشانده شده است .

دورتادور دیوارها و برج ها روزنه هایی شیب دار دیده می شود که برای ریختن مواد مذاب و تیراندازی تعبیه شده اند .

لازم به ذکر است که در طول تاریخ قلعه ، هیچگاه دشمن به آن نفوذ نکرده و نتوانسته است آن را فتح کند .

طبیعت منطقه رودخان

از روستای قلعه رودخان تا خود قلعه طبیعت بسیار زیبا و چشم اندازهای زیادی وجود دارد که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کند . در مسیر صعود به قلعه درختانی با قدمت زیاد به سمت آسمان سر برافراشته اند و نور از لابه لای شاخه های این درختان به پایین می ریزد . در سمت راست قلعه رودخانه ای به همین نام قرارداد که از ارتفاعات سرچشمه گرفته و آب آن از جنوب به شمال درجریان است .

شرایط اقلیمی و رطوبت بسیار زیاد که در رویش گیاهان خودرو و درختان تنومند چند صد ساله موثر بوده است ، عامل اصلی در تخریب این بنا بشمار می رود .

این قلعه از هدایت خان حکمران فومن در دوره کربم خان زند به حال خود رها و بطور کلی متروک شد .

عوامل گیاهی و درختان قطور که سراسر قلعه را در خود فرو برده اند در فرسایش عناصر معماری و ریزش برج و بارو و قراول خانه ها تاثیر زیادی داشته است .

هم چنین وجو.د پرتگاههای عمیق ، قراول خانه مطبق ، تقسیم بندی مواضع نگهبانی ، دیواره های بلند دفاعی همه و همه حکایت از موقعیت استراتژیکی قلعه دارد ، نشان می دهد صد ها سال پیش اجداد ما از اصول پیشرفته علمی و دفاعی بهره مند بوده اند .

نخستین کاوش و پژوهش های باستان شناسی در سال 1379 به سرپرستی رضا صدر کبیر انجام شد . دومین فصل کاوش در سال 82 توسط شهرام رامین انجام گردید بااین هدف که قدمت دقیق قلعه معلوم شود . شناسایی آثار باستانی در قسمت های ناشناخته پیگیری و برای مشخص کردن لایه های استقرایی قلعه اقداماتی صورت گرفت .

و این برنامه با حفاری و خاکبرداری درجهت غرب قلعه از بیستم مرداد ماه تا چهارم مرداد 84 به مدت 45 روز ادامه یافت و بطور کلی منطقه شمال غربی و جنوب غربی آن پاکسازی شد . از اقداماتی که در جهت ترمیم و بازسازی قلعه صورت گرفته میتوان از :

پاک سازی و علف زدایی از محوطه اثر ، تهیه مدارک فنی مربوط به بخش های میانی ، تجهیز کارگاه و انجام حفاظت های اضطراری و موضعی ، مرمت قسمتی از برج های ورودی و ضلع شمالی ، ترمیم سقف قسمت هایی از بخش میانی ، رطوبت زدایی از بنا ، ساخت درها و پنجره های چوبی ، نصب تاسیسات برقی ، بند کشی فضاهای داخلی و تهیه ونصب تابلو های راهنما شامل ویژگی ها و تاریخچه بنا و موقعیت آن نام برد 

زندگینامه شیون فومنی

 

شیون فومنی (میر احمد سید فخری نژاد) از شاعران محبوب و مشهور خطه ی شمال در سال 1325ه ش در شهرستان فومن دیده به جهان گشود او تحصیلات ابتدایی و سه ساله ی خود را در رشت سپری کرد و بعد از آن به کرمانشاه کوچ نمود و سه ساله دوم دبیرستان را تا اخذ دیپلم طبیعی -1345 در آنجا گذراند.

شیون در سال 1346 وارد سپاهی دانش در طارم زنجان شد و یکسال بعد به استخدام اداره آموزش و پرورش استان مازندران درآمدودر سال 1348 وارد زندگی زناشویی شد در کوچی عهده دار مدیریت و تدریس در یکی از مدارس فولادمحله ساری گشت و تا سال 1351 با تمام مشکلات دست و پنجه نرم کرد و عاشقانه به رسالت خود که همانا تعلیم و تربیت بود پرداخت و پس از آن نیز دردیگر نقاط گیلان به این شغل شریف باز هم ادامه داد.

او در سال 1374 مبتلا به بیماری نارسایی کلیه شد و یک سال بعد برای درمان این نارسایی به وسیله دیالیز به تهران کوچ کرد و در همین سال با توجه به درد بیشمار موفق به اخذ فوق دیپلم (تجربی) از دانشگاه تربیت معلم گشت.

شیون در سال 1376 ه.ش پس از سالها تدریس و تعلیم و تربیت فرزندان این خاک طربناک بازنشسته شد.

او در شهریورماه 1377 پس از یک دوره بیماری مزمن کلیوی و انجام پیوند کلیه در یکی از بیمارستانهای تهرانروی از نقاب خاک کشید.

آرامگاهش در بقعه سلیمانداراب رشت بنا به وصیتش در کنار سردار بزرگ میرزا کوچک جنگلی است.

او علاوه بر آثار ارزشمند و ماندگار چهار فرزند به نام های حامد کاوه دامون و آنک دختر قصیده نذر نیز به یادگار نهاد.

آثار ادبی و هنری شیون فومنی

شیون فومنی یکی از شاعران نیرومند زمان ما بود که وی را باید شاعر دو زبانه نامید. بطور کلی شاعران دو زبانه هم در عوام و مردم منطقه خود رسوخ می کنند و هم در گستره ی ملی جایگاه ویژه می یابند.

شیون فومنی به عنوان یکی از شاعران موفق دو زبانه در حوزه شعر محلی و بومی گیلکی را که داشت در محاق فراموشی قرار می گرفت سینه به سینه تا آنسوی مرزهای کشورمان اشاعه و ارائه نمود و جاودانه گشت و از سوی دیگر در حوزه شعر فارسی با انتشار مجموعه های شعر فارسی و ارائه قالبهای معمول و مرسوم شعر فارسی از شاعران تأثیر گذار و توانای شعر معاصر بشمار می رود.

تحقیق و پژوهش در زمینه ی فرهنگ، و ادب گیلان و ارائه مجموعه اشعار گیلکی در قالب غزلیات، منظومه ها و دو بینی های محلی است از جمله آثار قابل تأمل و ماندگار اوست.

علاوه بر اینها، ترانه سرایی یکی از جنبه های ادبی و هنری شیون است که با مهارت، چیرگی و تسلط بر موسیقی، آواها و ملودی های محلی و فارسی از وی بعنوان موفق ترین شاعر ترانه سرا شناخت که در این حوزه ترانه های متعددی از وی به وسیله خوانندگان نامور خوانده شده است.

پرداختن به شعر فارسی از تبحر و قریحه ی سرشار شاعرانه ی شیون است که با انتشار مجموعه اشعار فارسی از تبحر و قریحه ی سرشار شاعرانه ی شیون است که با انتشار مجموعه اشعار فارسی نشان داد از توانایی ها و برجستگی ادبی برخوردار است و از این نظر گاه شیون، شعر و زبان شعری خود را محدود به یک زبان، لهجه و منطقه ننمود با بهره گیری از فرهنگ و زبان مادری خود در عرصه ی زبان و فرهنگ ملی که همانا شعر فارسی است پروازهای دیدنی یی داشته است.

شیون در کنار شعر گیلکی و شعر فارسی فعالیتهای پر دغدغه ای در سایر حوزه های ادبی داشته است از آنجمله: شعر و ادبیات کودکان، قصه، داستان کوتاه و فیلمنامه (سناریو) از دیگر آثار ارزشمند اوست که طبعاً برشی دیگر از توانایی های وی بشمار می رود.

آثار فارسی شیون

شیون فومنی در شعر فارسی در دو شیوه کلاسیک و نو اشعار ماندگاری را از خود به یادگار نهاده است. غزل های شیون، از برجسته ترین غزل های معاصر شعر فارسی است که وی را در ردیف ممتازترین شاعر غزلسرا در حوزه ی غزل امروز نئوکلاسیک قرارداده است.

غزل های شیون، شیوه ی تخیل و مضمون پردازی شاعران سبک هندی، تشبیهات، استعارات، تصاویر و زبان امروزی همراه با تمثیل، ترکیب سازی، مضمون یا بی و پارادوکس های زیبایی را در خود دارد که البته همه اینها در کنار عناصر بومی و چه با اصطلاحات و ترکیبات زبانی گیلک، همانند: این سفر (این دفعه)، وعده خلافی، خرسخواری، تن شده، چموش پا تاوه و ... به واقع دیده می شود که کلمات را به راحتی دستکاری می کند و با انها فضای تخیلی می سازد.

در غزل های او حتی قافیه ها بسیار طبیعی و زیبا بجا می نمایند. خود او می گوید: وزن و قافیه و ردیف اگر اندیشیده آید پوشال کم بهایی است که خار کنی را به کار نمی رود.

تشخیص زبانی او مربوط به گزینش لطیف ترین واژه ها رایج است و ناخودآگاه از واژه های خشک و خشن پرهیز می کند وی بلاغت را با تخیل و زیبایی در کنار هم نشانده است؛ به ویژه که سراسر اشعار و مجموعه های او هوای شمال را دارد و فضای گیلان را می توان در شعر او به وضوح مشاهده کرد. این گونه بومگرایی که از عناصر سبکی اوست، یکی از محصولات نو گرایی نیمایی است که شاعر را با محیط خویش، پیوند می دهد.

در کنار غزل در حوزه اشعار کلاسیک، رباعی، دو بیتی، مثنوی، قصیده از جمله طبع آزمایی های شاعر بوده است که همواره با توجه به ظرفیت قالبها مشاهده توانمندیها و موفقیتهای شیون هستیم.

امّا اشعار نو و اشعار سپید از پر دغدغه ترین لحظه های سرودن شاعر بوده است که چهره دیگر شاعر را در این قالب به خوبی می بینیم که چقدر از ظرفیتهای بیانی، زبانی، عاطفی و ... شاعر را با خود به همراه داشته است که تا بدان پایه شاعری با آنهمه غزل های زیبا و دلنشین گرایش خاصی به سرودن اشعار سپید نشان می دهد.

1- پیش پای برگ (برگزیده اشعار): این مجموعه شعر برگرفته و برگزیده اشعار فارسی شاعر از قالب غزل، مثنوی، رباعی، دو بیتی، نو و سپید از اواخر دهه چهل تا اوایل دهه هفتاد سالهای شاعری شیون است. ناشر: شاعر، چاپ اول بهار 1374.

2- یک آسمان پرواز (برگزیده اشعار): این مجموعه شعر برگرفته و برگزیده اشعار فارسی شاعر از قالب غزل، رباعی، دو بیتی، شعر نو، شعر سپید از اواخر دهه چهل تا اوایل دهه هفتاد سالهای شاعری شیون است. ناشر: شاعر، چاپ اول بهار 1374.

3- از تو برای تو: این مجموعه در برگیرنده ی غزل، رباعی، دو بیتی، مثنوی سروده ی شاعر است، به کوشش: حامد فومنی. ناشر: خجسته، چاپ اول 1378.

4- رودخانه در بهار: این مجموعه در برگیرنده ی اشعار سپید شاعر همراه با مقدمه ای از شیون در باب دیدگاه وی از شعر و زبان شعری است، به کوشش: حامد فومنی، ناشر: خجسته، چاپ اول 1378.

5- کوچه باغ حرف: این مجموعه در برگیرنده ی کلیه اشعار شاعر در قالب رباعی است که در یک کتاب گردآوری و تدوین شده است، به کوشش: حامد فومنی. ناشر: هدایت، چاپ اول 1382.

شعر گیلکی شیون فومنی

شیون فومنی با عنوان مردمی ترین شاعر گیلان در اشعار گیلکی خود از حکایت های فولکوریک محلی سود بسیار برده است. زبان شعر گیلکی و بسیار ساده و روان است و این همه مدیون اصلاحات و کنایات آشنای بومی و افسانه ها و باورهای محلی و تأثیر محیط زیبایی گیلان و نیز تصویر اوضاع معیشتی مردم آن سامان است، چنین است که مردم این خطخ خود را در شعر او می یابند و با شعرش احساس پیوند و نزدیکی می کنند و از این چشم انداز از وی می توان بعنوان یگانه شاعر معاصر شعر گیلکی نام برد که شعرش دارای مخاطب است. قدرت در تکنیک روایت، از جمله ساختار روایت، پردازش شخصیت ها در توصیف و در زبان ، غافلگیری گروه پردازی زبان سبک، واژگان، تصاویر و ... شعر او را در پردازش ها، غافگیری روایت، توصیفات، و زبان و ساختار روایت بسیار نیرومند نموده است. بطور کلی قدرت شعر محلی شیون در سه امر نهفته است: شیوه ی روایت، طنز و زبان پرداخته.

در شعر شیون دو ویژگی دیده می شود او شاعری است: طنز گو و جدی، امّا شیطنتی در بیان او نهفته است که همیشه حتی در اشعار جدی نیز او را شاد نشان می دهد. اما در شعر محلی او طنز غالب است، چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم، یعنی گاهی مستقیماً مورد شلاق طنز می گیرد و گاهی خود را به جای مورد می گذارد و در معرض تاخت و تاز قرار می دهد.

ابزارهای طنز شیون در روایت، عبارتند از: کنایه، ضرب المثل های عامیانه، شخصیت پردازی، توصیف، تشبیه و مقایسه، مناظره، نکته گیری و حاضر جوابی و محاوره گرایی.

شیون با شناخت عمیق و وسیع از مردم، فرهنگ و فولکولور گیلان تشخیص داد که اشعار گیلکی خود را در قالب نوار کاست صوتی با دکمه و صدای خود ارائه دهد که در این راه نوارهای کاست گیلکی شیون با عنوان گیله او خان زبانزد خاص و عام و مضامین سروده های گیلکی شیون تعیین کننده ی فضاها و قالبهای ویژه آنهاست و از این نظرگاه در شعر گیلکی شیون قالبهای متنوع اعم از منظومه، غزل، دو بیتی، مثنوی، اشعار نو و ازاد و ... به چشم می خورد که دلیل این مدعا آثار به یادگار مانده شیون و چاپ و نشر آثار چاپ نشده ی شاعر به همت و کوشش فرزند شاعر حامد فومنی است.

شعر گیلگی با حضور شنیدن جان و طراوتی دیگر به خود گرفت و شیون با ارائه اشعار شیوای گیلکی در قالب نوار کاست صوتی تحول عظیمی در ادب گیلکی ایجاد نمود.

در حال حاضر اشعار گیلکی شیون هم طراز و همپایه با شاهنامه حکیم فردوسی طوسی، دیوان حافظ و مثنوی مولانا در تمامی خانه های گیلان حضوری همه جانبه و چشمگیر دارد.

ارائه شش کاست نوار شعر گیلکی با صدار شاعر، سال انتشار 1357 تا 1364 و ارائه هفتمین نوار کاست گیله اوخان به کوشش فرزند شاعر حامد فومنی با همکاری هنرمندان گیلانی در قالب منظومه محلی نمایشی، سال انتشار فروردین 1382

مجموعه نوار کاست

گیلکی شیون فومنی عبارتند از:

گیله اوخان 1 شامل :

مره نه دوندگی ترانه پرچین پهلوان ترانه کاس برار پاخاری(غزل) منظومه فوخوس درد دیل به؟ نیبه (غزل) ترانه برگ نار منظومه آقادار ترانه ماری ماری جنگل (غزل)

یگیله اوخان 2 شامل:

مجموعه های دو بیتی گیلکی

گیله اوخان 3 شامل:

غزلهای قبله نما وطن میرزا تنگه لنگه و مخمس میزقانچی منظومه گاب

گیله اوخان 4 شامل:

غزل انعام رخش و مخمس "بی بی بی چادری " منظومه هیچ

گیله اوخان 5 شامل:

منظومه گیشه دمرده بیست دوبیتی محلی گیلکی

گیله اوخان 6 شامل:

پنج غزل محلی گیلکی بیست دوبیتی محلی گیلکی

گیله اوخان 7 شامل:

منظومه "گاب دکفته بازار" ترانه محلی "سل کول نی زن"

آیت الله العظمی محمد بهجت فومنی

آیت الله العظمی محمد بهجت فومنی در اواخر سال 1334 ه.ق. در خانواده ای دیندار و تقوا پیشه، در شهر مذهبی فومن واقع دراستان گیلان، چشم به جهان گشود. هنوز 16 ماه از عمرش نگذشته بود که مادرش را از دست داد و از اوان کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید.

درباره نام آیت الله بهجت خاطره ای شیرین از یکی از نزدیکان آقا نقل شده است که ذکر آن در اینجا جالب می‌نماید، و آن اینکه:

پدر آیت الله بهجت در سن 16-17 سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری می افتد و حالش بد می شود به گونه ای که امید زنده ماندن او از بین می رود وی می گفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت:
 

« با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمد تقی است. »
 

تا اینکه با آن حالت خوابش می برد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان می کند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار می شود و حالش رو به بهبودی می رود و بالاخره کاملاً شفا می یابد.
چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج می گیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملاً از یاد می برد.
بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی می گذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی فرزند سومین را خدا به او می دهد، اسمش را « محمد حسین» می گذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت می کند به یاد آن سخن که در دوران بیماری اش شنیده بود می افتد، و وی را « محمد تقی » نام می نهد، ولی وی در کودکی در حوض آب می افتد و از دنیا می رود، تا اینکه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره « محمد تقی » نام می گذارد، و بدینسان نام آیت الله بهجت مشخص می گردد.

کربلایی محمود بهجت، پدر آیت الله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم می پرداخت و اسناد مهم و قباله ها به گواهی ایشان می رسید. وی اهل ادب و از ذوق سرشاری برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثی اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام شعر می سرود، مرثیه های جانگدازی که اکنون پس از نیم قرن هنوز زبانزد مداحان آن سامان است.

باری آیت الله بهجت در کودکی تحت تربیت پدری چنین که دلسوخته اهل بیت علیهم السلام به ویژه سید الشهداء علیه السلام بود، و نیز با شرکت در مجالس حسینی و بهره مندی از انوار آن بار آمد. از همان کودکی از بازیهای کودکانه پرهیز می کرد و آثار نبوغ و انوار ایمان در چهره اش نمایان بود، و عشق فوق العاده به کسب علم و دانش در رفتارش جلوه گر.